اکسیر شفابخش اقتصاد ایران

يکشنبه،۰۹ تير ۱۳۹۸ - ۱۳:۴۵
اکسیر شفابخش اقتصاد ایران

اقتصاد ایران در سال 98، یکی از سخت‎ترین دوره‎های خود را سپری می‎کند.

تجربه رشد اقتصادی منفی و تورم فزاینده، شرایط را بیش از هر زمان دیگری برای حکمرانان، تولیدکنندگان و مردم سخت کرده است.

در چنین شرایطی که اصطلاحا دوره سفت کردن کمربندها برای همه بخش‎ها و افراد است، چه اقدامات و برنامه‎هایی می‎تواند برای برون رفت از این شرایط به کار آید؟

وزارت صمت با تشریح مضایق موجود، به حجم گسترده‎ای از تلاشها اشاره دارد که بر مبنای آن بتوان در وهله اول مانع کوچک شدن اقتصاد و سپس بازگشت به رشد اقتصادی را دنبال نمود. این اقدامات در سال سخت پیش رو، شامل طیفی از برنامه‎ریزی‎ها و اقدامات شامل نظارت حداکثری بر عدم واردات کالاهایی که نمونه داخلی دارند، رفع موانع گمرکی برای تسهیل واردات نهاده و مواد اولیه، حذف قوانین حمایتی مفسده‎زا، تجهیز و تقویت کارخانه‎های تعطیل شده و یا نیمه متوقف و اصلاحات گسترده در نظام تعرفه‎هاست.

وزارت اقتصاد بر رویکرد اقتصاد هوشمند تاکید دارد. رویکردی که فاصله معناداری با اقتصاد سنتی داشته و شفافیت و بکارگیری ظرفیت‎های نو، نظیر تجارت الکترونیک و مواردی از این دست را لازمه ورود به اقتصاد شکوفا می‎داند.

سازمان توسعه تجارت، صندوق ضمانت صادرات و بانک مرکزی با اصلاح رویه‎های نادرست تخصیص ارز پایه برای وارادت کالاهایی نظیر گوشت و دهها قلم کالای دیگر، سعی دارند بیشتر در مقام حمایت از صادرات عمل کرده و حمایت یارانه‎ای از واردات را با نظارت بیشتر صرفا به مواد اولیه بسیار اساسی تخصیص دهند.

دولت در تدارک فعال سازی مدل‎های تجارت با سایر کشورها بدون اتکا به دلار و برقراری سازوکار ایستکس و مشابه آن با سایر کشورهای غیر اروپایی است.

وزیران یا مسئولانی نیز از مردم خواسته‎اند تا با کم کردن توقعات و بریز و بپاش‎ها، در این دوران مثل چینی‎ها کمتر بخورند و بیشتر کار کنند.

ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، می‎گوید تلاش دارد تا با رصد مراکز ناپیدا و اسکله‎های غیرمجاز برای ورود غیرقانونی کالا ، عرصه را برای پرداخت مالیات و حمایت از تولید داخل بیش از پیش مهیا کند.

همه این اظهارات و تلاشها، نشان دهنده وضعیتی کاملا خطیر در شرایط کنونی کشور است که باید با درایت و اتخاذ راهبردها و خط مشی‎های مناسب از آن گذر کنیم. صد البته تقویت حداکثری ابزار دیپلماسی برای دوری از انزوا و ایجاد ائتلاف‎های تازه منطقه‎ی، قاره‎ای و جهانی نیز ابزاری بازدارنده برای فروافتادن و انهدام اقتصاد کشور است.

شاید موضوعی که در عموم پیشنهادها  وارائه طریق  برای برون‎رفت از شرایط کنونی کمتر به آن توجه شده و یا می‎شود، تقویت شرکتهایی است که در شمار شرکت‎های دانش بنیان بوده و در عین حال سهم قابل توجهی در درآمدزایی، فروش و صادرات دارند.

حمایت از جریان نوآوری و تقویت مجموعه‎هایی که با تحقیق و توسعه، بر لبه‎های دانش روز جهان حرکت می‎کنند، اولویت بسیار مهمی است که در میان انبوه پیشنهادها، صدای بالاتر و دست بالاتر را ندارد. واقعیت این است که  وجه مشترک همه اقتصادهای بزرگ دنیا و همچنین اقتصادهای نوظهور، حمایت تمام قد از بنگاههای پیشگام و پیشران در اقتصاد است. حمایت آن دولتها از شرکت‎هایی که علاوه بر تامین نیازها، به بازارهای بیرون از کشور و بازارهای آینده توجه دارند و موضوع تولید و بازارسازی را با تازه‎ترین یافته‎های علمی تطبیق می‎هند، آهنگ توسعه یافتگی آنها را شتاب بخشیده است.

روندهای اخیر در یک دهه گذشته نشان می‎دهد که دولتها با اتخاذ ماموریت حمایت همه جانبه از شرکتهای خصوصی و بزرگ و دانش محور، ثبات و پایداری قابل توجهی را نصیب خود و مردم کرده‎اند. آنان به این باور رسیده‎اند که حل مسائل شرکتهای بزرگ، موجب حل مشکلات اساسی کشور می‎گردد.

در تازه‎ترین ارزیابی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، در حال حاضر 4300 شرکت دانش بنیان در کشور به ثبت رسیده‎اند و قرار بر این بوده که این عدد در افق ایران 1404 به میزان 12 هزار شرکت برسد. این نگاه آماری که البته با آن فاصله زیادی داریم، اکنون منتقدان فراوانی یافته است. بطوریکه سیاست‎گذاران به این نتیجه رسیده‎ اند که این نگاه کمی، درمانی بر دردهای کشور نیست. چرا که از میان 4300 شرکت کنونی، 130 شرکت به عنوان پیشگامان اقتصاد دانش بنیان انتخاب شده‎اند. آنها از نظر نوآوری، توسعه فن‎آوری، درآمدزایی، فروش و صادرات وضعیت خوبی دارند و حمایت از آنها می‎تواند به مثابه حمایتی که آمریکا از شرکتهایی چون اپل، مایکروسافت، آمازون ، گوگل و تسلا می‎کند و یا حمایت کره جنوبی از سامسونگ و ال جی، خون تازه‎ای به جریان رقابت اقتصادی مدرن در کشور بدمد.

سیاست‎گذاران ما باید بدانند ما  برای پیشرفت، راهی جز حمایت از این پیشران‎ها و پیشگامان اقتصاد هزاره سوم نیست و مدل توسعه خود را بر این مسیر استوار کنند. سایر علاقمندان و بنگاههای کوچک و متوسط دانش بنیان نیز باید در زنجیره ارزش این شرکتها قرار گرفته و در شرایطی برد-برد، هر دو منتفع شوند.

تداوم حمایت از بنگاههای بزرگ دانش بنیان که محصول یا فرآیند نوآورانه را  از طریق بها دادن به خلاقیت و ابداع، بهینه کاوی و مهندسی معکوش بدست می‎آورند، بهتر از بسنده کردن به رشد آماری و بدون نتیجه یا بازخورد لازم است. بنگاههای بزرگ می‎توانند با حمایت دولت و با تقویت مراکز شتابدهی، تولید و علم را تجاری سازی کرده و علاوه بر سود مشروع، مسئولیت اجتماعی خود را نیز ایفا کنند. با ایجاد این مراکز، از طریق هم‎افزایی، دستاوردهای قابل توجهی به واسطه عملیاتی کردن ایده‎ها نصیب شرکت موسس می‎شود.

کاهش اتکا به خارج و رشد تولید ملی، به اقتصاد دانش محور، خصوصی و مبتنی بر استعدادهای بومی وابسته است.

ما باید در نشستهای پیاپی با حضور مدیران ارشد کشور و دستگاههای اجرای، تقنینی و قضایی، مشکلات و چالش‎های این شرکت‎ها را از پیش پایشان برداریم.

با توجه به ظرفیت ارزشمند نیروی انسانی متخصص و متبحر در کشور و لزوم بهبود جایگاه بخش خصوصی مولد، برآن باشیم تا با حمایت بیشتر از شرکت‎های تولیدی و خدماتی مبتنی بر نوآوری و خلاقیت، توان داخلی برای کاهش اتکا به محصولات خارجی و رشد صادرات را از این مجرای جدید دنبال کنیم.

برای گذر از اقتصاد سنتی به اقتصاد دانش بنیان، سازمانهای توسعه‎ای به عنوان سازمانهای واسطه‎ای نقش مهمی دارند. این سازمانها فقط با ایدرو و ایمیدرو ختم نمی‎شود. معاونت علمی و فن‎اوری هم در این منظر در این شمار قرار می‎گیرد. این مجموعه‎های حاکمیتی و سیاستگذار، با کمک به ارتقا هرچه بیشتر شرکتهای بزرگ، زیست بومی را فراهم می‎آورند که هزاران شرکت نوپا و استارت‎آپ در زنجیره ارزش آن شرکتها قرار گیرند و در مدل برد – برد، مسیر توسعه با سهولت بیشتری دنبال شود.

اقتصاد دانش بنیان با فرهنگ نوآورانه محقق می‎شود.  با ایجاد محیط‎های مبتنی بر نوآوری باز و پویا کردن رقابت، زمینه تولید  و تامین نیازهای کشور تقویت شده و برکات آن در قالب عرضه کالا یا خدمات به سایر کشورها نیز سرریز می‎شود و در نهایت، رضایت عمومی، رفاه ،امید، شور و نشاط در جامعه بزرگ و فهیم ایران پدیدارمی‎گردد.