تحریم، تغییر ذهنیت، توسعه توانمندی

سه شنبه،۱۹ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۶:۴۳
منصور معظمی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه صنعت نفت از روی دیگر تحریم می گوید

بررسی تاریخ اقتصاد ایران در چند دهه اخیر نشان می‌دهد که هرگاه فشارهای خارجی بر صنعت نفت بیشتر شده، تلاش ایران برای کاهش خام فروشی نیز افزایش یافته است.

تحریم، تغییر ذهنیت، توسعه توانمندی

از این‌رو کارشناسان معتقدند که گاهی تحریم، محرک بهبود شرایط خواهد بود. همین فشارهای خارجی نیز باعث شده که امروز اقتصاد ایران نسبت به بسیاری از اقتصادهای نفتی جهان و منطقه تاب‌آوری بالاتری در مقابل کاهش درآمدهای نفتی داشته باشد. اما این بار تغییرات از چه جنسی خواهد بود؟ این سؤالی است که منصور معظمی، عضو هیأت علمی دانشگاه صنعت نفت به آن پاسخ می‌دهد.

ارزیابی شما از میزان تأثیر این دور از تحریم‌های امریکا بر صنعت نفت و به طور کلی اقتصاد چیست؟

آثار تحریم در کوتاه مدت و درازمدت، متفاوت است. اما نفس تحریم، اتفاقی بد است. بخصوص تحریم‌های کنونی که تمام ابعاد اقتصاد ما را دربر می‌گیرد و تمام جزئیات در آن منظور شده است. تحریم‌های کنونی یکی از بی‌سابقه ترین، سخت‌ترین و بی‌منطق‌ترین تحریم‌ها علیه ایران و بویژه مردم ماست. نمی‌خواهم وارد بحث اهداف تحریم شوم اما باید بگویم موضوعی که آمریکایی‎ها در تحریم دنبال می‌کنند، بر خلاف آنچه مدعی می‌شوند، اتفاقاً فشار بر مردم، معیشت و سلامت آنهاست. موضوعی که خلاف حقوق بشر و تمام کنوانسیون‌های بین‌المللی است. اما در مبحث کلان می‌توان برای تحریم‌ها دو نوع تبعات مثبت و منفی متصور شد که در کوتاه مدت و بلندمدت دیده می‌شود.

یعنی تحریم تأثیر مثبت نیز دارد؟

بله. در کوتاه مدت آثار تحریم این است که مشاهده می‌کنیم. کاهش درآمدهای دولت، مهم‌ترین تغییر ناشی از تحریم است.

بالاخره حدود 35 درصد درآمد دولت از محل صادرات نفت بوده و اکنون این صادرات به طور کامل صورت نمی‌گیرد و کاهش یافته است. صادرات نفت ایران اگرچه صفر نشده اما در حدی است که برنامه‌های مدنظر دولت و مجلس تحقق نمی‌یابد. بودجه ایران، سال‌ها وابسته به نفت بوده است و فشار ناشی از درآمدهای نفتی، اکنون با وجود تمام تلاش‌ها بازهم متوجه مردم است. به‌طوری که خانوار برای تأمین نیازهای خود باید هزینه بیشتری پرداخت کند. البته این مشکل را عامل دیگری تشدید می‌کند و آن هم نبود نظارت دقیق بر بازار است. سوءاستفاده از این شرایط و احتکار کالا موجب ایجاد نگرانی و ناراحتی برای مردم می‌شود و باید در این زمینه مسئولان هوشیارانه و دلسوزانه عمل کنند.

اتفاق منفی دیگری که در کوتاه مدت می‌افتد، توقف پروژه‌ها به‌خاطر کاهش درآمدها و کاهش تولید صنایع و کارخانه‌ها و در نتیجه تعدیل نیرو و افزایش نرخ بیکاری است. اما همان طور که اشاره کردم در دراز مدت می‌تواند این تحریم‌ها آثار ارزشمند و مثبتی داشته باشد؛از تغییر نگاه و رویکرد مسئولان گرفته تا رهایی از خام فروشی.

این تغییر نگاه در چه بخشی رخ می‌دهد و نتیجه‌اش چیست؟

تحریم‌ها منجر به تغییر ذهنیت مدیرانی می‌شود که به توانمندی داخلی باور ندارند. برخی از مسئولان کشور به‌دلیل نبود شناخت یا مسائل دیگر به‌دنبال این هستند که تمام خرید کالاها و فعالیت‌ها به خارجی‌ها سپرده شود. اما تجربه نشان می‌دهد که بسیاری از نیازهای کشور در داخل قابل ساخت است و می‌توان این بخش از نیازهای کشور را در داخل تأمین کرد. این اتفاق خواهد افتاد و ما باور می‌کنیم که می‌توانیم. این موضوع خیلی مهم است.

به‌طور قطع و یقین دولت هم ناچار می‌شود که نگاهش را نسبت به بخش خصوصی عوض و حضور آنها را در اقتصاد پررنگ‌تر کند. در اقتصادهای نفتی، دولت‌ها نیاز ندارند که از کارآفرینی استفاده کنند، چراکه پول بادآورده دارند و هر طور که بخواهند خرج می‌کند. اما در شرایط سخت ناچارند که به خارج دولت هم نگاه کنند، نه فقط به خارج کشور. از این‌رو تحریم می‌تواند یک فرصت برای بخش خصوصی باشد. اینجاست که کارآفرینان و نوآفرینان می‌توانند وارد عرصه فعالیت‌های اقتصادی شوند و خودشان را بروز و ظهور دهند.

به‌نظرتان تفکر رهایی از اقتصاد نفتی به باور مدیران تبدیل شده است؟

نمی‌دانم؛ اما ما باید یک بار این دندان لق وابستگی بودجه به نفت را بکشیم. اگر بتوانیم وابستگی به نفت را تا آنجا که ممکن است کاهش دهیم یک فرصت طلایی و خاص برای کشور رقم خواهد خورد و مسئولان فکر می‌کنند که چه روش‌های دیگری برای کسب درآمد وجود دارد.

اگر به این باور برسیم که ما نفتی برای صادرات و فرصتی برای صادرات نفت نداریم، از مزیت‌های دیگری که در اقتصادمان وجود دارد، استفاده می‌کنیم. مثل بخش‌های معدن، کشاورزی و پتروشیمی. فروش نفت ساده‌ترین روش است. اگر این نفت از درآمدهای اصلی کنار برود روحیه کارآفرینی پیدا می‌شود. بنابراین در درازمدت توجه به مزیت‌های کشور تجلی و تبلور پیدا می‌کند. تصور من این است که مزیت این تحریم‌ها، توسعه تفکر مدیریت جهادی در کشور خواهد بود. یعنی کسانی و مدیرانی روی کار می‌آیند و می‌توانند کارنامه موفقی داشته باشند که قدرت ریسک‌پذیری بیشتری دارند و با تمام وجود تلاش کنند.. این نکته بسیار مثبتی است.داکنون دولت به این فکر افتاده که از چه روش‌های دیگری غیر از تولید و صادرات نفت خام درآمدزایی کند و باید این موضوع را به فال نیک گرفت.

نظرتان در مورد حضور بخش خصوصی در معاملات صادراتی نفت و فرآورده‌های نفتی چیست؟ آیا اگر تحریم نبودیم این اتفاق می‌افتاد؟

این مورد نیز از همان فرصت‌هایی است که تحریم ایجاد کرده است. مشارکت بخش خصوصی در این بخش، یکی از آن راهکارهاست که با تحریم تسریع شد. امروز کشور این فرصت را ایجاد کرده که بخش خصوصی به جای دولت وارد رایزنی و فروش نفت و فرآورده‌های نفتی شود. اتفاقاً بخش خصوصی در این خصوص خوب عمل کرده است. از این رو است که می‌گویم در دوران سخت قابلیت‌ها و توانمندی‌ها بروز پیدا می‌کند.

 فکر می‌کنید که عزم اجرای این موارد وجود دارد؟

صرف تحریم شدن کافی نیست. رسیدن به این سطح مستلزم  توجه به چند مؤلفه است: نخست؛ مدیران کشور باید یک شناخت دقیق نسبت به توانمندی‌های کشور و شرایط داشته باشند. دوم؛ کار به‌صورت دستگاهی و بخشی انجام نشود. سوم؛ ما نیازمند یک سازمان برنامه و بودجه بسیار قوی و توانمند هستیم که بتواند از همه افکار علمی استفاده و برنامه‌ریزی کند. چهارم؛ این کار فقط به‌صورت سیستمی قابل انجام است، یعنی دولت در کنار مجلس شورای اسلامی، شورای عالی امنیت ملی، قوه قضائیه و نیروهای مسلح و تمام نهادها به یک برداشت معین به همراه راهکار برسند و کمک کنند تا از این شرایط عبور کنیم. پنجم؛ باید همگی ایمان داشته باشیم که شرایط سختی است و فشارهای زیادی هست اما بعد از هر سختی آسانی است. اگر بتوانیم برنامه‌ریزی کنیم قطعاً از این شرایط عبور خواهیم کرد و اقتصاد مقاومتی نیز محقق خواهد شد. ششم؛ تأکید می‌کنم که باید خودمان را باور کنیم.

توجه کنیم که امریکایی‌ها نشان دادند که هیچ اعتقادی به حقوق انسانی ندارند. رفتارهایشان با معادلات بین‌المللی نمی‌خواند. این‌ها نهایت فشار را آورده‌اند و ادامه می‌دهند. این تهدید از دیدگاه من قابل تبدیل به فرصت است و ما می‌توانیم.