اقتصاد ایران در مواجهه با سختترین تحریمهای اعمال شده در تاریخ در حال پوستاندازی است. واقعیت تحریم، پوشالی بودن بسیاری از تصورات مبنی بر توان حداکثری و کاهش وابستگی را بر همگان آشکار کرد.
در چنین شرایطی، راهی به جز پذیرش عریان واقعیت و بازنگری در مسیر طی شده برای زمامدارانی که برخورد عقلانی را بر مشی و رویکرد احساسی ترجیح میدهند، نمیماند. این گونه است که در چهل سالگی انقلاب، بسیاری از قالبهای پیشین چه به لحاظ ذهنی و چه به لحاظ ساختاری، نیازمند تجدید نظر شدهاند.
سخت است که اقتصاد یک قرن با نفت و خام فروشی اداره شود و در برابر این تغییر پارادایم و ریل گذاری جدید مقاومت نکند. لایههایی در این شرایط سعی میکنند شرایط را برنتابند و توصیههای عافیتطلبانهای را تجویز نمایند. اما این بیمار که در اینجا باید بخوانید اقتصاد ایران، برای رهایی از اعتیاد طولانی مدت خود باید به مصرف داروهای تلخ و ناگوار تن دهد و برای علاج، حاضر به جراحی روی تخت اتاق عمل شود.
طبیبان اقتصاد معتقدند برای اداره کشور بدون اتکا به نفت، لازم است تا مسیر خصوصیسازی با تصحیح اشتباهات گذشته، با قدرت بیشتری ادامه یابد. فرآیند کوچک شدن دولت و مشارکت مردم در اداره کشور تسریع و تسهیل گردد. تعامل نهادهای مالی برای حمایت از بخش خصوصی و توانمند کردن آن افزایش یابد. شفافیت در همه ارکان بیشتر شده و انحصارها از بین برود. بازار سرمایه برای هدایت نقدینگیهای سرگردان در بازارهای موازی به فرهنگ سازی و سیاستگذاریهای منطبق بر دانش اقتصاد و تجربیات مشابه در اقصی نقاط جهان بیش از همیشه توجه نماید. بجای راهاندازی کارخانههایی که خط مصرف مواد اولیه غیر داخلی دارند، به ایجاد صنعت توجه کرد و مواردی از این دست. کارایی اقتصاد افزایش یابد و رقابت در اقتصاد بدون رانت تقویت شود.
رویدادهای مرتبط با بازارهای مالی به ویژه کیش اینوکس در این فرآیند چه نقشی میتوانند داشته باشد؟ واقعیت این است که بین بازار پول و سرمایه در کشور بعضا دچار تضادهایی هستیم که شامل تفاوت استانداردهای مالی، نحوه گزارشگری و مواردی از این دست هستند. رویدادهای محتوا محور حوزه بورس، بانک و بیمه میتوانند برای حل مشکلات فیمابین از طریق نشستهایی حین برگزاری رویداد تلاش کند. نتیجه این تلاشها موجب جلوگیری از ایجاد رانت، عدم انحصارو کوتاه شدن زمان تامین مالی برای طرحها گردد.
نهادهای مالی وابستگیها و درهم تنیدگیهای زیادی با هم دارند. به عنوان مثال وقتی در مورد یک بانک صحبت میکنیم که سهام آن در بازار سرمایه وجود دارد، در تصمیمات خود باید هر دو طرف را ببینیم. در واقع با بررسی شرایط، تضاد ممکن بین بانک مرکزی که مدافع سپرده گذاران و سازمان بورس که مدافع سهامداران است، از بین برود. ایجاد عدالت برای تامین منافع توامان سپرده گذار و سهامدار با چنین رویکردی میتواند تامین شود. بازار سرمایه هنوز نتوانسته نقش جدیتری در تامین مالی بنگاهها داشته باشد. بیمهها هم به عنوان یک نهاد مالی میتوانند با ابزارهای مالی به رشد اقتصاد کمک کنند. اگر نگاهی به رابطه بازار پول و بازار سرمایه و یا بازار بیمه و بازار سرمایه داشته باشیم، ملاحظه میکنیم که حجم زیادی اوراق بیمهای وجود دارد که در بازار سرمایه قابلیت درج و انتشار دارد. در این بازار بزرگ، سرمایه گذاریهای بیمه هدفمند میشود. بازار بیمه و بازار پول نیز میتوانند ریسکها را با هم توزیع کرده و ریسکهای اعتباری را پوشش دهند.
از آنجا که برگزارکنندگان کیش اینوکس نشان دادهاند نگاه محتوایی و اثرگذار را به نگاه صرفا نمایشگاهی ترجیح میدهند، این رویداد میتواند با شناسایی خلاءها و حفرههای موجود در بازارهای مالی و غیر مالی، به بررسی چالشها پرداخته و در جلساتی کارشناسی، در حل بخشی از مشکلات اثرگذار باشد.
کمک به این نهادهای بزرگ برای تصمیم گیری درستتر، کمک به شکلگیری بخش خصوصی قوی و کارا است. بخش خصوصی توانمند میتواند بخشی از بار دولت را بر دوش کشیده و با ایجاد رقابت، رانتهای اقتصاد دولتی را کاهش دهد.
بودجه بدون نفت، بودجهای بر پایه مالیات است. در صورت نیل به این شرایط، باید برای سودآورترشدن شرکتها تلاش کنیم تا بتوانند مالیات بیشتری بدهند و دولت کارهایش را انجام دهد.
اینجاست که اهمیت همافزایی نهادهای مالی و غیرمالی مشخص میشود. همه باید با هدف تقویت بخش خصوصی کنار هم باشند و آن را تقویت کنند. اشاره به مشکلاتی که در برخی واگذاریها به بخش خصوصی بروز کرده و این استنتاج که ما بخش خصوصی واقعی و قدرتمند نداریم، آدرس غلطی است که منجر به فربه ماندن دولت میگردد. باید از این دور باطل خارج شویم و بخش خصوصی را قابل تر و کاراتر کنیم. شنیدن حرفهای بخش خصوصی در نشستها و اطمینان بخشی به آنها و یکسان نمودن رویههای برخوردی میتواند ما را از دور باطل کنونی خارج سازد.
کیش اینوکس باید به مثابه تریبون و پایگاهی برای ترسیم تصویر کنونی اقتصاد ایران باشد و در عین حال ارائه کننده تصمیمات و برنامههایی باشد که زیست بوم اقتصاد کشور را بهبود بخشد.
مشکلات زیاد است و یک شبه حل نمیشوند. حرکت نادرست اقتصاد در دهههای گذاشته و تغییر ریل آن نیازمند گذر زمان و بهبود تدریجی و مستمر است. دستیابی به اقتصادی سامان یافته و توسعهای پایدار و رسیدن به شرایط مطلوب و مثبت با داشتن چشمانداز و نظارت و همراهی بخش خصوصی و دولتی دست یافتنی است.