پیامد تشدید تحریمها

سه شنبه،۱۰ آبان ۱۴۰۱ - ۰۰:۱۲

برخی تحلیلگران معتقدند مذاکرات را باید «پایان یافته و ناکام » تلقی کرد و «دیگر امیدی به احیای برجام نیست». در همین شرایط رسانه هایی نظیر بلومبرگ از آمادگی و شاید برنامه ریزی دولت بایدن برای اعمال تحریم های جدید علیه ایران خبر می دهند. تحریم هایی که احتمالا برنامه فروش نفت ایران را هدف قرار می دهد.

پیامد تشدید تحریمها

تحلیلگر بلومبرگ معتقد است صادرات نفت ایران که در اوایل دولت رئیسی رشد کرده بود، اخیرا از اوج یک میلیون بشکه صادرات عقب نشینی کرده، زیرا نفت روسی توانسته از ایران سهم ربایی کند.
کاخ سفید نیز در بیانی های که در همین زمینه صادر شد، نوشت: «از آنجایی که ایران در حال سرعت بخشیدن به برنامه هست های خود در تناقض با برجام است، ما نیز در اعمال شدیدتر تحریم ها علیه فروش نفت و محصولات پتروپالایشی ایران سریع تر اقدام می کند؛ تحریم هایی که می تواند تحت برجام برداشته شوند.»
اقدامات جدید دولت آمریکا اگرچه تازگی ندارد اما می تواند دو نتیجه به دنبال داشته باشد؛ یکی این که سیگنال مهمی برای شکست مذاکرات است و دیگر ای نکه فروش نفت ایران را محدود می کند که در این صورت، باید منتظر انعکاس کاهش درآمدهای نفتی در اداره کشور و همچنین بازار ارز باشیم.
اما سوال این است که تداوم تحریم ها چه اثری بر اقتصاد ایران م یگذارد؟ بدون شک یکی از کلیدی ترین عواملی که در سا لهای اخیر عملکرد اقتصاد ایران را متاثر کرده تحریم های اقتصادی بوده است. به نظر می رسد در آینده نیز اگر مذاکرات هسته ای به نتیجه نرسد، تحریم های بی نالمللی بر عملکرد اقتصاد ایران اثری تعیی نکننده خواهد داشت. در سال های گذشته همزمان با شدت گرفتن احتمال توافق در مذاکرات وین، تحرکات زیادی صورت گرفته تا برجام به نتیجه نرسد و حتی زمانی که به نتیجه رسیده و برجام امضا شده است، ذی نفعان تحریم موفق شده اند بازی را به هم بزنند. در حال حاضر نیز به نظر می رسد دشمنان برجام موفق ش ده اند یک بار دیگر این توافق را در آستانه نهایی شدن به شکست نزدیک کنند.
اقتصاددانان هشدار داده بودند که تحریم یک مکانیسم پیش رونده دارد و دشوار است که به صورت پایدار این مکانیسم پی شرونده را که متاثر از گسترش منافع گروه های ذ ینفع در دو طرف بازی است، متوقف کرد. در تجربه قبلی هم چون مکانیسم های ایجادشده توسط تحریم قدرتمند بودند اقتصاد ایران مجدداً به حالت تحریمی برگشت.
بر این اساس، تا پیش از دور جدید مذاکرات به نظر می رسید که توافق دور از دسترس باشد اما تغییر دولت در آمریکا باعث شد اندکی خوش بینی به نتیجه ایجاد شود. اما در نهایت، این دشمنان تحریم بودند که موفق شدند مذاکرات این دور را در نطفه خفه کنند.
چرا به توافق نیاز داریم؟ در حال حاضر یکی از بزرگ ترین چال شهای اقتصاد ایران، منفی شدن مستمر سرمای هگذاری است. کاهش نرخ سرمای هگذاری در اقتصاد ایران متاثر از عوامل متعدد ساختاری، سیاس تهای داخلی و عوامل برو نزاست که تحریم مهم ترین عامل آن به شمار می رود. از نظر اقتصاددانان وضعیت فعلی چیزی شبیه به شرایط جنگی است، چون در جنگ هم موجودی سرمایه یک کشور از بین م یرود و سرمایه گذاری هم متوقف می شود. این اتفاق از یک دهه پیش آغاز شده و همچنان ادامه پیدا کرده است به همین دلیل این دهه را دهه از دس ترفته م ینامند به این دلیل که خروجی رشد منفی سرمایه گذاری، فقر بیشتر مردم بوده است. اگر این روند معیوب درباره سرمای هگذاری تغییر نکند، برای جبران و اصلاح آن ممکن است سختی زیادی به کشور وارد شود. ما همچنان تصور درستی از این اتفاق به صورت عمومی نداریم ولی م یدانیم که تداوم وضعیت فعلی، پیامدهای غیرقابل جبرانی برای کشور به همراه دارد.
در دهه گذشته به جهت تحریم های ظالمانه علیه کشورمان و افزایش ریسک های سیستماتیک و نااطمینان یها از یک سو و سیاستگذاری های غلط و عدم ثبات در قوانین و مقررات و نبود یک افق روشن پی شرو و عدم امکان پی شبینی شرایط آینده و نامناسب بودن فضای کس بو کار و افزایش هزینه های تولید از سوی دیگر، ما نه تنها شاهد سرمایه گذاری جدیدی که م یتوانست بخش های مختلف اقتصادی را در سطحی چشمگیر تقویت کند، نبودیم بلکه باعث خروج بخش اعظمی از سرمایه فعالان اقتصادی قریب به ۱۰۰میلیارد دلار پول از کشور بودیم که صرف سرمایه گذاری و خرید ملک در کشورهای همسایه از جمله ترکیه و خالی شدن ظرفیت اقتصاد برای رشد و خلق ثروت شد. این امر موجب کاهش رفاه و رونق اقتصادی و افزایش فقر و نابرابری شد و در نتیجه رشد اقتصادی منفی را رقم زد.
ابرچالش بزرگ اقتصاد ایران در حال حاضر تورم است که برآیند آن را در اعتراض های اخیر مشاهده کردیم. دولت برای این که تورم را کاهش دهد باید کسری بودجه را کاهش دهد. اگر با فرض تداوم تحریم و کمبود درآمدهای نفتی پیش برویم، که حداقل اکنون به نظر م یرسد توافقی در کار نباشد، راهی برای کاهش کسری بودجه وجود ندارد.
به خصوص این که دولت به خاطر کسری درآمدها و مدیریت غلط در صندوق ها و ناتراز کردن بان کها تعهداتی در طول یک دهه تحریم به جا گذاشته که بدون رفع تحریم ها و دسترسی به درآمد کلان ناشی از صادرات نفت (سالانه در حد ۷۰ میلیارد دلار) بسیار بعید است که بتوانیم بر این مشکلات
غلبه پیدا کنیم.
بعد از یک دهه رشد منفی 4.5 درصدی تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی و یک دهه میانگین رشد اقتصادی نزدیک صفر (0.5 درصد) چگونه میشود در زمانی کوتاه عقب ماندگی ها را ترمیم و جبران کرد و موتور اقتصاد را راه انداخت. تداوم تحریم فقط در درآمد دولت تاثیر ندارد، بلکه ارتباط ما با نظام بانکداری بین المللی را قطع کرده و سرمای هگذاری خارجی و هرگونه فاینانس را متوقف کرده است. هزینه مبادلاتی خارجی کشور را به شدت بالا برده است؛ همزمان هرگونه ارزش افزوده اقتصاد نیز با فرار سرمایه از کشور خارج می شود.
بنابراین تنها در میان مدت می توان برای حفظ وضع موجود تلاش کرد و امکان توسعه پایدار در رقابت جهانی و حتی با رقبای منطق های نظیر ترکیه، عربستان و نظایر آن.

 

*فعال اقتصادی و رییس سابق اتاق بازرگانی ایران