من در سخنان خود قصد دارم توجه مدیران و فعالان کسب و کار را به یک ابزار مهم برای موفقیت جلب کنم و آن هم موضوع نوآوری است. اما در ابتدا لزوم استفاده از آنرا باید برای مخاطبان تبیین کنم.
همانطور که میدانید هواوی یک شرکت چینی و از غولهای حوزه ارتباطات و مخابرات تبدیل شده است. این شرکت اخیرا توسط آمریکا تحریم و دختر مدیرعامل آن در کانادا به عنوان کشور ثالث به دلیل نقض قوانین آمریکا برای مدت کوتاهی دستگیر شد. اما چرا آمریکاییها و ترامپ اینقدر روی هواوی حساس شده این شرکت را تحریم کردند؟ اتهام جاسوسی از طریق ابزارهای مخابراتی تا چه اندازه وارد است؟ آیا همه چیز به این موضوع برمیگردد یا نکات دیگری هم هست؟ چه تمایزی در این شرکت بود؟ "سازمان جهانی مالکیت فکری" (WIPO) از سال 2017 و 2018 آماری را منتشر کرده که در آن برترین شرکتهای ثبت کننده سند اختراع (patent) مشخص بودند. بر اساس این جدول، هواوی در سال ۲۰۱۸ تعداد ۵۴۰۰ اختراع در آمریکا ثبت کرده است. پروسه ثبت هر اختراع دقیق همراه با 50 تا 150 هزار دلار است. در این سال میتسوبیشی ژاپن نصف آن patent ثبت شده داشته است. هواوی در پنج سال اخیر در بین سه شرکت اول دنیا در این زمینه بوده است. توجه کنید اگر ما در سال ۳۰۰ روز کاری داشته باشیم، این شرکت چینی به طور متوسط روزانه ۱۸ اختراع ثبت کرده است.
حالا چرا این سند ثبت اختراع با ارزش است؟ چون این اسناد جزو دارایی شرکتها است. با ثبت پتنت، هر شرکتی در آینده بخواهد محصولی تولید کند که ثبت شده باشد، باید حقوق مالکیت فکریاش را خریداری کند.
حالا این وضعیت را با کشور خودمان مقایسه کنید. ما در ایران در شرکتهای بزرگ خصوصیمان سالی چند محصول جدید به بازار میدهیم؟ بنگاههای ما سالی چند اختراع را ثبت جهانی میکنند؟ ما در رقابت جهانی خیلی عقب هستیم و با شرکتهای تراز اول دنیا خیلی فاصله زیادی داریم.
"ژان فیلیپ دشام" نویسنده کتابی با عنوان "حکمرانی نوآوری در سطح بنگاه" که به فارسی نیز ترجمه شده است، مطالعهای درباره ۵۰۰ شرکت نوآور دنیا انجام داده است. او میگوید مدیرانی که بنگاههای شان را نوآوری کردهاند جواب یک سوال را پیدا کردهاند و فهمیدهاند که چرا باید به سوی نوآوری بروند؟ دوم اینکه متوجه هستند که در کجای سازمان باید نوآوری صورت بگیرد و چقدر باید در این خصوص هزینه کرد؟ مدیران نوآور دنیا به پاسخ هایی رسیدهاند که شنیدنش جالب است.
جالب است بدانید PWC یکی از موسسههای مالی بینالمللی دنیا، مطالعهایانجام شده و در آن با ۱۲۲۲ مدیر نوآور دنیا مصاحبه کرده و از آنها پرسیده مهمترین فاکتور برای ایجاد نوآوری در سازمانها چیست؟ جالب است بدانید تنها ۳۲ درصد شرکتها مهمترین عامل را افزایش بودجه نوآوری دانستهاند. در عین حال ۶۵ درصد گفتهاند، فرهنگ و رفتار نوآورانه در سازمان و همکاری آدمها پایه نوآوری و موفقیت است. یعنی فرهنگ از بودجه مقدمتر است. در همان تحقیق پرسیده شده که مهمترین چیزهایی که باعث شده نوآور شوید، چه بوده؟ ۶۰ درصد پاسخگویان این تحقیق گفتهاند، کارمندان درون سازمان عامل اصلی نوآوری هستند. پس باید روی منابع داخلی تمرکز کنیم و این فرهنگ را در سازمان ایجاد کنیم. PWCدر جمعبندی خود مهمترین نتیجهگیریاش این است که استراتژیهای مرتبط با نوآوری به مراتب مهم تر از میزان هزینه کرد فراوان مالی برای رسیدن به این منظور است. مهم این است که ما چطور هزینه میکنیم، نه اینکه چه قدر هزینه میکنیم. ما با کهکشانی از الگوها مواجهایم تا در سازمان خود نوآوری کنیم.
برخی مدیران جدید رفته رفته بیشتر متوجه این اتفاقات مهم شده و در جستجوی تنظیم تازه رفتارشان برای موفقیت بنگاه هستند. در پاسخ به سئوال برخی که میپرسند آیا خرید یک استارت آپ خوب است یا خیر، باید بگویم به نظرم بله.
خرید یک استارت آپ موفق کوچک که با دقت و درست انتخاب شود بهتر از ساخت یک سوله جدید است. در بعضی از سازمانها دائم کارگاههای مرتبط با نوآوری، موفقیت و ... برگزار میکنند، ولی اینها یکی از ستارههای قطبی است که میتواند ما را هدایت میکند. هر کدام از مدیران باید متناسب با شرایط سازمان برای خودشان الگوهایی را انتخاب کنند.
من میخواهم یکی از این الگوهای خوب دنیا را به نام ماتریس نوآوری را نشان دهم . موسسهای در بلژیک با جمع آوری دهها مدیر نوآور راه دستیابی به بهترین راه و استراتژی بهینه و رسیدن مدیران به نوآوری را بررسی کرده است. آنها حدود ۶۰۰ شرکت نوآور را بررسی و با اعضای اصلی آنها مصاحبه کردند و در پژوهش خود به این موضوع توجه کردهاند که هر شرکت چگونه الگوی خود را انتخاب کرده است. این ماتریس در نهایت روی دو محور استوار است. یکم تعهد و پایداری و دوم توانمندی و قابلیتها. اینکه سهامداران غریبه هستند و یا سازمان خانوادگی است؟ برنامههای استراتژیک کوتاه مدت است یا بلندمدت؟ توانمندی و قابلیتهای داخل سازمان چگونه است؟ برای نوآوری به درون سازمان باید تکیه کرد یا از طریق کارهایی مثل برگزاری چالش یا کارگاه نوآوری به بیرون اتکا کرد؟ اگر قابلیتهای درونی را داریم، روی آن تمرکز کنیم و اگر نداریم به محور دوم رجوع کنیم. این ماتریس نیازمند تامل است و نکات خوبی را برای آموختن دارد.
حرف پایانی! جایزههای نوآوری با ارزشاند، مخصوصا اگر توسط نهادی علمی همچون دانشگاه صنعتی شریف این صلاحیت داده شوند ولی از جایزهها مهمتر، نوع نگاه ما به استراتژیهای بلندمدت نوآوری است.
*رئيس هيات مديره شركت صباسل
*نايب رئيس كميسيون اقتصاد نوآوري اتاق تهران