در جهان امروز، توسعه و پیشرفت هر کشوری بیش از هر زمان دیگری وابسته به دانش، پژوهش، فناوری و نوآوری است. اقتصاد دانش دانش بنیان، چنان چیرگی و تسلط خود را در سرتاسر جهان مستولی ساخته است که به سختی میتوان عامل مهمتر دیگری را به عنوان منشاء اقتدار ملی و بین المللی کشورها تصور نمود.
بنابراین سربلندی و شکوفایی کشور از طریق علم، فناوری و نوآوری میسر خواهد شد. پیشرفت ناشی از علم و نوآوری ورای پی ریزی اقتصاد کشور بر درآمدهای نفتی و اصولا خام فروشی است. رویکری که ناکارآمدی آن برهمه خبرگان، آشکار شده است و توقف همه اهداف و سیاستهای اثربخش و بلند مدت کشور را در پی داشته است.
اقتصاد دانش بنیان مبتنی بر اراده دانشمندان و جوانان است که با کاربردی نمودن تفکر دانشگاهیان و فرهیختگان و نتیجه بخشیدن به اقدام و عمل صنعتگران، فناوران، خیران، سیاست گذاران و عموم مردم بزرگوار ایران، راه دشوار شکوفایی و اقتدار بین المللی ایران را تسهیل میکند.
برای نیل به چشم انداز فوق، حرکت از اقتصاد منبع محور به سوی اقتصاد دانش بنیان و صادرات گرا، امری لازم است تا با هماهنگی و هم افزایی بین بخشی و میان دستگاهی در مسیر خلق قدرت اقتصادی مبتنی بر دانش و فناوری ، تجاری سازی و اشاعه آن برای حل مسائل ملی، تقویت خود اتکایی و ایجاد مزیت رقابتی در بازارهای بین المللی گام برداریم و بدین ترتیب موجبات رفاه ملی و اقتدار بین المللی را فراهم کنیم.
موتور پیشرفت کشور و رفاه ملت را نباید منوط به دولتها کرد.علم، فناوری و نوآوری مقولهای است که نباید دچار سیاست زدگی و سیاسی بازی شود.
با نگاه اجمالی به کشورهای توسعه یافته، متوجه این نکته اساسی و حیاتی میشویم که عامل مشترک پیشرفت و توسعه همه آنها نظام علم، فنّاوری و نوآوری مدون و با برنامهای است که در درون آن وظایف، اختیارات و حوزه فعالیت و مسئولیت تک تک عناصر و اجزای علم و فنّاوری آن به درستی ترسیم شده است و همه اجزا زیست بوم خود را ملزم میدانند طبق نقشه ترسیم شده عمل نمایند. گویی ساعتی در حال فعالیت است که سر موقع هشدار و بیدارباش میدهد و فعالیت همه اجزاء در آن گاه شماری میشود.کوک و تنظیم این ساعت در اختیار افرادی است که بهطور حقیقی و واقعی متعهد و دلسوز ملت و کشور خود هستند و دقیقا این همان چالش بزرگی است که ما با آن دست به گریبانیم.