غبار پیری بر چهره بازار کار ایران

سه شنبه،۰۴ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۰

چشم انداز بازار کار ایران، چشم انداز امیدوارکننده ای نیست. آمارها می گویند جمعیت کشور به سمت پیرشدن حرکت می کند. چرا که تمایل به فرزند آوری به دلیل تغییر سبک زندگی و مشکلات اقتصادی بسیار کم شده و نرخ رشد جمعیت به صفر رسیده است.

غبار پیری بر چهره بازار کار ایران

به اینها اضافه کنید، مهاجرت نیروی جوان به خارج از کشور و انفعال سیاست گذاری های اجرایی و تشویق کننده برای برون رفت از این وضعیت را.

بنابر اعلام مرکز آمار ایران، اکنون بیش از یک سوم جمعیت ایران زیر 15 سال و بالای 60 سال بوده و عملا از بازار کار خارج شده اند. شاخص نرخ وابستگی جمعیت، هر سال افزایش می یابد. این نرخ در شهرها 44 درصد و در روستاها به 53 درصد رسیده است. اگر این روند برای 30 سال ادامه یابد، ایران پیرترین کشور دنیا خواهد شد. گزارش ذیل را بخوانید.

طبق آخرین آمار منتشر توسط مرکز آمار نرخ وابستگی جمعیت در سال 98  معادل 44.8 درصد به ثبت رسید .روند این شاخص در از سال 91 به بعد هیچگاه نزولی نبوده و از سال 94 تا کنون دائما در حال افزایش بوده است .با توجه به اینکه نرخ زاد و ولد در چند سال گذشته بسیار پایین بوده است ،می توان افزایش در وابستگی جمعیت در سال های اخیر را مترادف با پیر شدن جمعیت ایران دانست .افزایش در این شاخص می تواند عواقب سوئی برای اقتصاد و جامعه ایران داشته باشد که در این گزارش به برخی از آن ها پرداخته شده است .

شاخص وابستگی جمعیت

یکی از مهم ترین شاخص های جمعیتی که مربورط به نیروی انسانی می شود ،شاخص وابستگی جمعیت است .در بسیاری از تحلیل های اقتصادی و اجتماعی از این شاخص استفاده شده و حتی برخی بررسی این مورد را در تحلیل های آینده نیز مؤثر می دانند .این شاخص از تقسیم جمعیت خارج از  سن کار ،بر جمعیت حاضر در سن کار به دست می آید .به بیان دیگر این شاخص بیان می کند جمعیتی که خارج از سن کار هستند به جمعیتی که توانایی کار کردن را دارند ،وابسته هستند .

سن فعالیت اقتصادی در ایران از 15 سال تا 65 سال است .برای محاسبه شاخص وابستگی جمعیت در ایران باید جمعیت زیر 15 سال و 65 سال به بالا را بر جمعیت بالای 15 سال تا زیر 65 سال تقسیم کنیم .

افزایش وابستگی جمعیت

شاخص وابستگی جمعیت در ایران در ابتدای دهه 90 در رقم 41.5 درصد قرار داشت که در سال 91 به 40.9 درصد رسید و برای 3 سال پیاپی در همین عدد باقی ماند .اما از سال 94 افزایشی جزئی در این شاخص پدیدار شد و در سال 95 ایران با جهشی جدی در شاخص وابستگی جمعیت مواجه گشت و این عدد به 43.1 درصد رسید .

روند صعودی که در سال 94 آغاز شده بود تا سال 98 نیز ادامه یافت و این شاخص به 44.8 درصد رسید .به بیان دیگر چنانچه جمعیت ایران را به سه قسمت تقسیم کنیم ،حدود یک سوم آن خارج از سن کار یا فعالیت اقتصادی قرار دارند . افزایش در شاخص وابستگی جمعیت عموما نمیتواند خارج از دو حالت باشد .در حالت نخست می توان این افزایش را ناشی از رشد جمعیت و افزایش نرخ زاد و ولد دانست ،چراکه با افزایش فرزند آوری، جمعیت زیر 15 سال افزایش می یابد .در حالت دوم نیز این افزایش را می توان متأثر از افزایش جمعیت مسن کشور تلقی کرد ، به بیان دیگر پیر شدن جمعیت می تواند از علت های مهم افزایش نرخ وابستگی جمعیت باشد .با توجه به اینکه در چندین سال گذشته ایران نرخ رشد جمعیت و نرخ زاد و ولد بسیار کند بوده است ،می توان تا حد زیادی افزایش وابستگی جمعیت در دهه گذشته را به علت پیر شدن جمعیت ایران دانست .

جمعیت روستاها پیرتر شده

بررسی شاخص وابستگی جمعیت بر حسب مناطق شهری و روستایی نشان می دهد که وابستگی جمعیت در مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری است .نرخ وابستگی جمعیت بنا به آخرین آمار منتشر شده در مناطق شهری کشور در سال 98 معادل، 42.2 درصد بوده است .این درحالیست که همین شاخص برای مناطق روستایی 53 درصد در سال 98 به ثبت رسیده است .روند این شاخص در دهه 90 برای مناطق شهری و روستایی ها دقیقا به مانند روندی است که کل کشور طی کرده است .بنا به این آمار می توان نتیجه گرفت روستا های کشور نسبت به شهر ها، جمعیتی مسن تر دارند .

عواقب افزایش شاخص وابستگی  برای اقتصاد کشور

همانگونه که گفته بالا رفتن نرخ وابستگی جمعیت می توان تحلیلی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه باشد .همچنین می توان تا حدودی مسیری که در آینده متصور است را گویا باشد و عواقب تغییرات این شاخص را در آینده بیان کند .از همین رو در این گزارش به بررسی چند مورد  از عواقب افزایش شاخص افزایش وابستگی جمعیت در ایران پرداخته شده است .این مشکلات در عناوین زیر قابل مشاهده است.

افزایش هزینه های دولت

با توجه به این کمک هایی که به سنین بالای 65 سال تحت عنوان پرداخت های انتقالی (کمک های اجتماعی ) می شود نسبت به سایر سنین بیشتر است در نتیجه با افزایش وابستگی جمعیت و جمعیت بالای 65 سال ،هزینه های دولت نیز افزایش خواهد یافت . با توجه به این اینکه افراد مسن بیشتر از خدمات بیمه و درمانی استفاده می کنند ،از این سو نیز باعث افزایش مخارج دولت خواهد شد. همچنین با ورود جمعیت کثیری به کهنسالی به نظام تأمین اجتماعی کشور نیز فشار های زیادی از جهت تأمین حقوق بازنشستگان و غیره وارد خواهد شد .

کاهش درآمد های مالیاتی

زمانی که افراد زیادی از سن کار خارج می شوند باعث خواهند شد تا افرادی که توانایی شاغل شدن دارند کاهش یابند که در نتیجه به طور کلی باعث کاهش جمعیت شاغل کشور خواهد شد .از سوی دیگر وقتی افراد کمتری شاغل باشند، توانایی دولت در وصول مالیات کم شده و منجر به کاهش درآمد های مالیاتی دولت خواهد شد . از طرفی هم مالیات بر درآمدی که بر بازنشستگان بسته می شود کم تر از سایرین است که سبب خواهد شد که درآمد های مالیاتی دولت کاهش پیدا کند. با توجه به شرایط کنونی که هر چه سریع تر اقتصاد و دولت ایران بایستی برای تأمین هزینه های خود باید به سمت وصول درآمد های مالیاتی برود تا درآمد های نفتی ،این رخداد می تواند روند اصلاحات ساختاری بودجه در ایران را با مشکلاتی مواجه سازد .

افزایش فشار بر تولید کنندگان و رشد اقتصادی

همانگونه که گفته شد با افزایش شاخص وابستگی جمعیت ،در آمدهای مالیاتی دولت کاهش پیدا می کند .زمانی که دولت در درآمد زایی خود دچار مشکل شود ،ناچار می شود از جمعیت شاغل کشور مالیات بیشتری دریافت کند تا بتواند هزینه های خود را تأمین کند .با افزایش مالیات ها به تولید کننده فشار وارد شده و باعث کاهش انگیزه او برای تولید خواهد شد .همچنین با کاهش جمعیت حاضر در سن کار ،نیروی کار کاهش یافته و بنگاه ها مجبور به با بالا بردن دستمزد برای رقابت با بنگاه های دیگر برای جذب نیروی کار خواهند شد .با افزایش دستمزد هزینه های تولید هم بالا رفته و باعث اختلال در رشد اقتصادی خواهد شد .البته در شرایط کونی کشور با توجه به بالا بودن جمعیت بیکاران این امر صدق نمی کند ،اما در آینده این امر می تواند به اقتصاد ایران ضرباتی را وارد کند .عوامل ذکر شدن تنها چند نمونه از مشکلاتی است که بالا رفتن نرخ وابستگی جمعیت می تواند برای ایران و اقتصاد کشور به وجود آورد .با توجه به آمارها، ایران در حال از دست دادن فرصت طلایی بود که با ایجاد پنجره جمعیتی به وجود آمده بود.

پنجره جمعیتی (افزایش نیروی کار در سن کار و جمعیت فعال اقتصادی ) که ناشی از افزایش زاد ولد در دهه 60  ایجاد شده بود ، می توانست در ایران بسیار به افزایش بهره وری اقتصاد ایران و همچنین سرمایه انسانی برای رشد و توسعه اقتصادی کشور منجر شود ،ظاهرا در حال بسته شدن است .لازم است هرچه سریع تر از فرصتی که برای استفاده از پتانسیل انسانی ایران باقی مانده است ،استفاده شود .در غیر این صورت به گفته کارشناسان طی چندین سال آینده جمعیت ایران پیر شده و این فرصت از دست خواهد رفت.

ابراز نگرانی از پیرشدن جمعیت

به تازگی محمد اسماعیل اکبری مشاوروزیر بهداشت، گفت: جهان در طول ۷۰ سال گذشته حدود ۵ سال پیرتر شده است، اما جمعیت ایران متاسفانه در ۶۰ سال گذشته ۱۰ سال پیرتر شده است. البته این اتفاق ثابت نمی‌ماند و همچنان پیر تر می‌شویم. وی ادامه داد: در حال حاضر کمتر از ۱۰ درصد جمعیت را سالمندان تشکیل می‌دهند و ما کشور جوان تلقی می‌شویم، اما وضعیت چنین نمی‌ماند و ما هر سال در حال پیر شدن هستیم به طوری که در ۲۰ سال آینده، از پیرترین کشورهای دنیا خواهیم بود و در ۳۰ سال آینده پیرترین کشور جهان هستیم. به طوری که از هر ۳ نفر تقریباَ یک نفر بالای ۶۰ سال سن دارد.

این کترشناس با عنوان این مطلب که دنیا برای جبران این معضل فراگیر دو راه را انتخاب کرده است، افزود: نخست، تشویق به فرزندآوری پس از تشکیل خانواده و دوم، مهاجرپذیری نیروهای کارآمد برای گرداندن چرخه اقتصاد. وی ادامه داد: پاندمی کرونا نشان داد اگر چه راه حل دوم تاکنون موثر بوده اما به دلیل سالمندی و کاهش فرزندآوری در مقابل این عارضه تسلیم شد و اقتصاد مولد سرمایه داری نتوانست پاسخگوی نیازهای مردم باشد. آنچه می‌ماند ازدواج است و فرزندآوری که جبران این تلخی را می‌کند و آن را به شیرینی غیر قابل وصفی تبدیل می‌کند.

اکبری گفت: در سال ۱۳۹۸ تعداد ۱۷۰ هزار تولد مثبت ثبت از سال ۱۳۹۷ کمتر داشتیم و سال ۱۳۹۷ هم ۱۲۰ هزار تولد مثبت از سال ۱۳۹۶ کمتر داشتیم. اما ملاحظه کنید که هیچ صدایی بلند نشده و هیچ ساختار اجرایی احساس ورشکستگی نکرد. دنیا برای حل مشکل جمعیت سال‌های طولانی است که برنامه‌ریزی کرده است. در آلمان برای ۳ فرزند ماهانه قریب ۱۹۵ یورو و فرزند چهارم و بالاتر ۲۲۱ یورو در ماه پرداخت می‌کنند. ۷۰ درصد ۴ دوره درمان ناباروری را تامین می‌کنند. در اسپانیا برای تولد هر بچه ۲۵۰۰ یورو به خانواده کمک کرده‌اند. کره جنوبی بیش از ۳ هزار دلار می‌دهد. فرانسه با تخصیص قریب ۵ درصد از درآمد ناخالص ملی بیشترین باروری را در کشورهای اروپایی دارد، کشورهای شمال اروپا و ژاپن قوانین تشویق فرزندآوری دارند، در روسیه فرمان فرزندآوری را پوتین به عهده گرفته است. در انگلستان معافیت مالیاتی برای فرزندان، ۳ سال مرخصی، حقوق برای مادران حداقل اقدامات است. همچنین در کشورهای پر جمعیتی چون چین و هند همه قوانین به فرزندآوری تغییر کرده‌اند. ما نیازمند حرکت جهشی برای حل این مشکل هستیم که روز به روز سخت می‌شود.