خشت کج متروپل

دوشنبه،۰۹ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۰

آبادان که نامش از آب و آبادانی آمده ، یکی از زنده ترین شهرهای ایران در نیمه اول قرن گذشته خورشیدی بوده است. بندرشهری که خاستگاه بسیاری از اولین ها در ایران بوده است. این شهر در سال 1324 خورشیدی، بزرگترین پالایشگاه نفت جهان را در خود داشت و میزبان بسیاری از متخصصان و نیروهای کار از ایران و جهان بود.

خشت کج متروپل

فروغ و تابناکی کم نظیر این شهر اما با وقوع انقلاب و آغاز جنگی ناخواسته که به اشغال آن نیز انجامید ، کمرنگ و تاریک شد و بعد از جنگ، شهری شد دور از همه استانداردهایی که بسیاری از شهرهای داخل و خارج، حسرتش را داشتند.

آبادان، این روزها دوباره عزادار جوانان خود شده است. جوانانی بی گناه که قربانی سوتدبیر و زیاده خواهی و بیماری ساختاری حاکم بر کشور شدند و رخ در نقاب خاک کشیدند و مجالی شد تا ایران بار دیگر به آبادان و دردهایش از یکسو و بحران اسفناک ضعف نظارت در ساخت سازهای سر به فلک کشیده در نقاط مختلف کشور بنگرد.

آبادان با فراز و فرودهایش، معنایی ژرف تر از یک جغرافیا پیدا کرده است؛ شکوهش، دوره رشد کشور و اقتصاد بود، حصرش، حصر یک ملت بود و‌ اینک داغش هم، داغ یک ملت ! داغ آن روزها سخت بود و تلخ و داغ " متروپل" سخت تر و تلخ تر.

«متروپل» آبادان، پلاسکوی تهران نبود که پس از نیم قرن بر اثر حادثه آتش‌سوزی و به دلیل فرسودگی و بارگذاری بیش از ظرفیت اولیه بنا فرو بریزد. متروپل برجی بود که قبل از افتتاح فرو ریخت و از همان نخستین روزهای احداث و زمانی که بنا در مرحله فونداسیون و سپس سفت کاری بود، هشدارهای نهادهای ناظر درباره ایمن نبودن بنا داده شده بود.

متروپل که در خلا نظارت واقعی توسط حسین عبدالباقی مدیرعامل هلدینگی به همین نلم ساخته و پیش از افتتاح ویران شد، اکنون نماد دور زدن قانون در روز روشن و بی‌توجهی به آرای کارشناسی و نظرات تخصصی مراجع ذیصلاح قانونی شده‌است. گفته می شود مالک متروپل بر‌اساس اعلام نظر دادستانی آبادان و پزشکی قانونی زیر آوار سازه‌های ناپایداری که خود ساخت جان سپرد اما توانسته بود در مواردی ایستگاه‌ها و نهادهای نظارتی قانونی را در این زمینه دور بزند، به گزارش‌های تخصصی بی‌اعتنا باشد و همه مجوزها را بگیرد و برجی عظیم و 10 طبقه بسازد. در این برج، اضافه کردن چند طبقه بدون در نظرگرفتن میزان توانایی لازم و حذف بسیاری از ستونها، موجب شکافهای بزرگ و فروریختن برج و کشته شدن 31 نفر و اسیب مالی بسیاری از مردم شد.

اگرچه اکنون دستگاه‌های اجرایی و امدادی در خوزستان همه توجه خود را بر آواربرداری و نجات زنده ماندگان احتمالی زیر آوار این برج متمرکز کرده‌اند اما تأکید شده که با همه متخلفان برخورد قانونی صورت خواهد گرفت، اما واقعیت آن است که وضعیت ساخت و ساز در کشور بطور اساسی دچار اشکال است و باید این خانه را از نو ساخت. وزارت راه و شهرسازی باید با تدوین «نظام ملی ساخت و ساز» و نظارت قاطع بر حسن اجرای آن، این نقیصه اساسی را بر طرف کند. درست است که در مواردی بازی سیاست امان نمی دهد و  طرح هایی که با مشورت و خرد جمعی صاحب نظران آماده شده، به بوته فراموشی و گاه حتی به طعنه گرفته میشود، ولی بازهم نباید تسلیم شد.

اگر بنیان مناسبی برای ساخت و ساز بی بنیان کشور در بخش خصوصی بنا گذاشته نشود و در حوزه فن آوری های جدید ساختمان سازی که تضمین کیفیت ، استحکام و دوام را به همراه دارند، سرمایه گذاری نگردد، درمان علامتی و موقتی را بر درمان ریشه ای مرض ترجیح داده ایم و باید بپذیریم که با گذاشتن خشت های کج، مترو پل های دیگری در راه خواهند بود.

اتفاقاتی که تداوم آن، بحران اعتماد و گسل های نارضایتی را عمیق تر می کند.